اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
تاریخ انتشار مقاله 03/04/2009 به روز شده 03/04/200917:41 TU
درشرایطی که برای موسیقی ایرانی به وجود آمده است، هیچ فضای عمومی مرکزی و بزرگی برای انتشار و شناساندن آثار هنرمندان باقی نمانده است. به جای این فضا که در دیگر کشورها از مجموعۀ رسانه ها و مکان های عمومی ارائۀ آثار تشکیل می شود، کار هنرمندان ایرانی در فضاهای متکثر، پاره پاره و کوچکی مطرح می شود که هر کدام تعداد محدودی مخاطب دارد.
در این وضعیت، خوانندگان و آهنگ سازانی که کارهای به اصطلاح "متفاوت" می کنند، برای شناساندن خود و آثارشان با دشواری های فراوان مواجهند. اینان باید با صبر و حوصلۀ فراوان از طریق اینترنت، رسانه های کوچک محلی و بالاخره به لطف انتشار خبرها توسط علاقه مندان منفرد و جدا افتاده، به تدریج جایی در اذهان باز کنند.
زیبا شیرازی از کسانی است که با همین صبر و حوصله و با پایداری، از ده دوازده سال قبل کار خود را در آمریکا شروع کرده، و بدون این که انتظار یاری ازمؤسسات و رسانه ها داشته باشد، به ابتکار شخصی چندین آلبوم منتشر کرده است.
اگر اوضاع چنین نبود و اگر خواننده ای چون زیبا شیرازی جایی در رسانه های فراگیر کشورش می داشت، شاید او هم امروزه به یکی از هنرمندان مشهور کشورش تبدیل شده بود.
صرف ادامه دادن به کار و پیگیری آفرینش در این حال و روز، جای تحسین و احترام دارد. اما از اشعار زیبا شیرازی می توان به آسانی فهمید که او به کار خود عشق می ورزد و شعر گفتن و خواندن جزیی از زندگی و هویت اوست.
شاید به همین دلیل باشد که وی لقب "فمینیست" گرفته است. آخر گویا هر زنی که اندیشه ای مستقل و فردی دارد و از رک و راست سخن گفتن از عواطف و احساسات خود نمی هراسد، امروزه "فمینیست" تشخیص داده می شود.
البته در برخی شعرهای او از خصوصیاتی مثل "مادر بودن" و یا از خواستن و عاشق بودن به شکلی زنانه صحبت می شود، اما آیا این حرف ها منحصر به "فمینیست"هاست؟ آیا بهتر نیست که زیبا شیرازی را خواننده و ترانه سرایی بدانیم که از دنیا و زندگی خود می نویسد و طبیعتاً شخصیت و هویت زنانۀ او نیز در این نوشته ها انعکاس می یابد؟
فرید وهابی
ترانۀ ناسروده
02/02/201014:33 TU
22/01/201015:11 TU
01/01/201017:26 TU
01/01/201016:05 TU
03/12/200918:48 TU
20/11/200914:50 TU
20/11/200912:32 TU
22/10/200916:38 TU
15/10/200917:49 TU
15/10/200916:26 TU