اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
به قلم : شهلا رستمی
تاریخ انتشار مقاله 31/10/2009 به روز شده 31/10/2009 15:28 TU
فیلم "This is it" یا "همین است" نام عجیب فیلم مستندی است که جماعت بسیاری را به سینماها کشانده چرا که برپایه تصاویر صدها ساعت تمرین "مایکل جکسون" برای آماده ساختن دوره کنسرتهای خداحافظی این خواننده که قرار بود از روز 13 ژوئیه 2009 آغاز شده تا بهار 2010 ادامه یابد، تهیه شده است.
این فیلم که توسط طراح رقص، "کنی اورتگا" ادیت شده که سالها با "مایکل جکسون" همراهی می کرده است، بر خلاف فیلم های مستندی که از گروهها و خوانندگان دیگر ساخته شده و ما در آنها ارکستر را در حال کار می بینیم و سپس دوربین ما را به سراغ تماشاگران و نظر آنها می برد، روی خود هنرمند زوم می کند و او را در حال کار با اشتیاقی وافر، بسیار زیبا و برخوردار ازسلامتی کامل نشان می دهد.
دراین فیلم می بینیم چگونه "مایکل جکسون" همه چیز را کنترل می کند و علیرغم خرده گیری، موفق می شود از بار نگرانی ای که این طرح عظیم برای همکارانش به وجود آورده بکاهد.
فیلم با یک پیام انسان دوستانه با ترانه های "ارث سانگ" (ترانه زمین) و "مرد در آیینه" به پایان می رسد.
گفتنی است که برخی از علاقمندان "مایکل جکسون" تمام شب چهارشنبه را در برابر سینما "گران رکس" برای دیدن پیش نمایش این فیلم درساعت 8 صبح گذراندندو برخی دیگر با اولین قطارهای ساعت 5 صبح خود را به محل رساندند. البته از ساعت 7 صبح بهترین "کلیپ" های این هنرمند پخش می شد و به هنگام اعلام برنامه یکی از حاضران میکروفن را به چنگ آورد و گفت : " فراموش نکنید که "مایکل جکسون" به خاطر این فیلم کشته شد". و تماشاگر دیگری پاسخ داد که "مایکل جکسون" را این فیلم نکشت بلکه "پروپوفل" (داروی تزریق شده به "مایکل جکسون") و شاید پزشکش او را کشته اند. درعین حال همگی از این احساس تأسف کردند که حاصل این همه تلاش و کار نقش بر آب شده باشد. جالب اینجاست که 14 ساله ها طبیعتأ کمی ازپیرشدن او صحبت می کردند، اما می افزودند که به هرحال او حتا برای جوانان صد سال دیگر هم نقش "موتزارت" را بازی خواهد کرد.
گفتنی است که در همان روز اول نمایش فیلم "همین است" ، 150.000 تماشاچی، تنها دریک سینما از 462 سالنی که این فیلم را نمایش میدهند و 34 تای آنها نمایش دیجتالی است، به دیدن این فیلم شتافتند....
"گای مدین"، جادوگر "وینی پگ"
مرکز پمپیدو، از روز 15 اکتبر تا 7 نوامبر به مرور آثار "گای مدین" سینماگر بسیار خاص و جالب کانادائی که او را می توان سینماگر-صنعت گر نامید، می پردازد. "گای مدین" که از بیست سال پیش با تصاویر همچون نقاشی اکسپرسیونیت رفتار می کند، با کولاژ، با الهام از رقص و با روی هم قرار دادن تصویر ها، داستان خود را می گوید. او در این راه از سبک فیلم های صامت، فیلم های دمده و رنگ سپیای سالهای 1910 استفاده می کند. یکی از فیلم های شگفت انگیز او، "وینی پگ، عشق من" که هم اکنون بر پرده سینما ها آمده، کاملأ بیانگر خلاقیت و ویژگی این سینما گر است. در این فیلم "گای مدین"، عشق خود را به شهر زادگاهش، شهردور افتاده، کوچک وسردی که می خواست ترکش کند اما همواره در آن زندگی می کند، باطنز و نوستالژی بیان می کند.
دراین فیلم سیاه وسفید با صحنه هائی عجیب و تکان دهنده، ما شهری را می بینیم که همه صفت "ترین" ها را به خود اختصاص می دهد : سردترین شهر کانادا ، دارای کوچکترین پارک .. شهر کسانی که در خواب راه می روند و پر از شبح است. درواقع کارگردان فیلم "غمگین ترین موسیقی دنیا"، نشان می دهد که درکنار ژانر فیلم های پر از کلام، ژانر دیگری هم می تواند وجود داشته باشد که با استفاده دیگری از تصویر و روایت بر بیننده تآثیر بگذارد.
اولین فستیوال من
"اولین فستیوال من" نام فستیوالی است که برای پنجمین بار از تاریخ 28 اکتبر تا سوم نوامبر در 10 سینمای "هنری-تجربی" پاریس برای کودکان 2 تا 12 سال برگزار می شود. هدف این فستیوال، که به ابتکار شهر داری پاریس و انجمن "کودکی در سینما"، به وجود آمده، جلب توجه و برانگیختن کنجکاوی کودکان در ارتباط با هنر هفتم است.
امسال برای اولین بار، شهرداری پاریس از بچه های محله های فقیر دعوت می کند که به رایگان در این فستیوال شرکت کنند. انجمن "کودکی در سینما" از سال 2005 نیز برنامه های آموزش تصویر را در کودکستان ها و مدارس ابتدائی هماهنگی می کند.
http://www.enfancesaucinema.net/
"ایرن" فیلمی کم خرج اما تأثیر گذار
فیلمی کاملأ شخصی که هم اکنون به روی پرده سینما ها آمده، فیلم "ایرن" ساخته "آلن کاوالیه" فیلم ساز فرانسوی است که فیلمش را همچون دفترچه خاطرات ساخته و در آن به جز صحنه های کوتاه، شخصیتی دیده نمی شود. او بدین ترتیب خاطرات سالهای 1970، 1971 و 1972 خود را با روایت و با نشان دادن مکان هائی که خاطره در آن ها اتفاق افتاده، باز سازی می کند. و به تماشاگر این احساس را می دهد که شخصیت فیلم ، یعنی همسرش که در یک تصادف رانندگی کشته شد، زنده و در فیلم حاضر است. فیلمی بسیار متأثر کننده و بسیار شخصی که نشان می دهد برای ساختن یک فیلم لازم نیست امکانات زیاد و پول فراوان داشت، بلکه داشتن نگاهی خاص، یک دید دقیق و گوش کردن به مسائل دنیا هم می تواند به ساختن یک فیلم خوب کمک کند.
"آلن کاوالیه" پیش از این فیلم دو فیلم جذاب دیگر بسیار شخصی به نام های "فیلمبردار" و "ترز" ساخته بود. "آلن کاوالیه" پس از ساختن فیلم "ضربات قلب"، در سال 1970، از سینمای سنتی رو برگرداند و به سینمای تجربی و کوچک رو آورد.
بيانيه ۴۶ سينماگر سرشناس خطاب به ملت ايران
46 سینما گر سرشناس ایران در نامه ای که روز جمعه منتشر شد، خطاب به ملت ایران می نویسند :
"دوستداران سينمای ايران!
سالنهای سينما بعضی ازفيلمهای ما را نشان نمیدهند و بسياری از فيلمها با محدوديت به نمايش در میآيند؛ و هيچ قانونی از ما پشتيبانی نمیکند. جريانی بين ما و شما فاصله انداخته است. اين جريان خواستار حاکميت پول و سرمايه است و هر کس برای اين حاکميت فيلم نسازد، در نمايش عمومی با شگردهای بازاری تنبيه میشود. در شرايط کنونی، ملاک برای نمايش عمومی يک فيلم ، فيلمساز آبرودار و فيلم آبرومند نيست. میخواهند سينمای مستقل را حذف کنند و يا حداکثر لطف کنند و در گلخانه نگه دارند.
علاقهمندان به سينمای ايران!
ما اين فيلمها را برای شما و به عشق شما میسازيم. رودررويی مستقيم با مردم حق هر سينماگری است و نيز حق مردم است که فيلمهای متفاوت ببينند؛ اما انحصارطلبی راه را بسته است. اگر ساز و کارتوليد و پخش ونمايش در اين سينما اصلاح نشود. واگردر نمايش فيلمها عدالت اقتصادی و فرهنکی اعمال نشود، بايد بزودی شاهد حذف سينمای مستقل ايران باشيم." در میان این سینما گران می توان از رخشان بنی اعتماد، عباس کیا رستمی، سیروس الوند و کیومرث پوراحمد نام برد".
سعيد ابراهيمیفر – محمد احمدی – سعيد اسدی – سيروس الوند- محسن امير يوسفی – عليرضا امينی – محمد بزرگ نيا – رخشان بنیاعتماد - فريال بهزاد – حبيب الله بهمنی – بهرام بيضايی – کامبوزيا پرتوی – کيومرث پوراحمد – ناصر تقوايی – قاسم جعفری – محمد حسين حقيقی – منيژه حکمت ـ عزيزالله حميدنژاد – اکبر خواجويی – عليرضا داودنژاد – ابوالحسن داودی – احمد رضا درويش - اميرشهاب رضويان – عباس رافعی – علی ژکان – محمد علی سجادی – سيامک شايقی – پرويز شهبازی – يدالله صمدی ـ کيانوش عياری – ناصر غلامرضايی – مهدی فخيم زاده – اصغر فرهادی ـ ابراهيم فروزش – مهرداد فريد – مجيد قاری زاده – رهبر قنبری – ايرج کريمی – عباس کيارستمی – عبدالرضا کاهانی – منوچهر مصيری – خسرو معصومی – نادر مقدس – محمد متوسلانی – اصغر هاشمی – محمد رضا هنرمند
نمایشگاه عکس نیکی کریمی
36 قطعه عکس از کارهای نیکی کریمی از روز 8 تا 14 آبان در گالری گلستان به نمایش گذاشته می شود.
البته در گذشته خبر نمایش شماری ازعکس های گرفته شده توسط نیکی کریمی، هنرپیشه و سینماگر را در نمایشگاههای جمعی داده بودیم، اما این بار او یکجا این تعداد عکس را به نمایش می گذارد. از نیکی کریمی پرسیدم این عکس ها حاصل چند سال کار اوست ؟
با سپاسگذاری از نیکی کریمی باید اضافه کنم که در همان روز افتتاح نمایشگاه که جمعیت زیادی را به خود کشانده بود ، 12 عکس از کارهای او به فروش رفت. به گفته لیلی گلستان، گالری دار، شماری هم از شهرستانها تلفن می کردند تا اطلاعات لازم را برای آمدن و دیدن عکس ها به دست آورند.
روز کوروش، روزی که برگزار نشد
در روز 7آبان قرار بود روز کوروش به ابتکار جمعیت آریائی ها در شیراز برگزار شود که با آن مخالفت شد.
از ببراز بازوبندی، دبیر این جمعیت خواستم بگوید از کی به فکر برگزاری این روز افتاده اند و چرا با برگزاری آن مخالفت شده است ؟
فستیوال "پاریس حومه تانگو"
از روز 15 اکتبر تا 28 نوامبر برای دوازدهمین بار فستیوال "پاریس حومه تانگو" در 20 مکان مختلف در پاریس و منطقه آن برگزار خواهد بود. در این مدت، شماری کنسرت، مراسم رقص، کارگاه رقص و آواز تانگو همراه با نمایشگاها ، میز گردها، فیلم ها ، تآتر و شب نشینی هائی برای چشیدن خوراک های ارژانتینی برنامه ریزی شده است.
گفتنی است که تانگو نیز به تازگی در فهرست میراث معنوی یونسکو به ثبت رسیده است. ریشه های تانگو چندان مشخص نیست. اما موسیقی و رقصی که توسط مهاجران مختلف و اکثرآ ایتالیائی در بارهای "بوئنوس آیرس" به وجود آمد، بیش از یک نوع موسیقی است. تانگو به گفته شماری " تفکر غمگینی است که به حرکت در آمده " است. جالب اینجاست که رقص تانگو که در آغاز قرن بیستم در اروپا رایج شد، بار دیگر مورد توجه قرار گرفته و مدام به شمارکسانی که به آموختن آن می پردازند افزوده می شود. به عنوان مثال فنلاند تبدیل به کشور تانگو شده. البته این علاقمندی باعث شده تانگو های مختلف از جمله تانگو "سیاهپوستان"، "تانگوی یهودی"، "تانگوی ژاپنی" و طبیعتأ تانگوی فنلاندی به وجود بیایند. اما به حال پاریس همچنان پایتخت تانگوی جهان به شمار می آید.
حال که از تانگو صحبت رفت ، بد نیست اشاره ای هم به تاریخچه این موسیقی و رقص بکنیم. پس از استقلال آرژانتین در سال 1810 ، با متحد شدن مناطق مختلف، بوئنوس آیرس به عنوان پایتخت بر گزیده شد و در پایان قرن نوزدهم، یعنی سالهای 1870، به منظور کمک به توسعه اقتصادی، دولت تصمیم گرفت کارگران خارجی به این کشور وارد کند.
ازاین روشماری مهاجر اروپائی و درصدر آنها ایتالیائی ها، با رویای رسیدن به زندگی بهترو ثروت اندوزی، راهی آرژانتین شدند. اما بسیار زود این امید آنها نقش برآب شد چرا که اکثر آنها درخانه های مخروبه ودر حومه شهر جای داده شدند. آنها نه تنها از غم غربت و کمبود خانواده (75% این مهاجران را مردان تشکیل می دادند) که از کمبود زن هم در رنج بودند. این مهاجران اروپائی ساعت های فراغت خود را در قهوه خانه ها وکاباره های محقر می گذراندند و با ساز هائی که از کشورهای خود آورده بودند، نوا سر می دادند. از امتزاج این فرهنگ ها، از پولکای اروپائی گرفته تا موسیقی یهودیان اروپای شرقی، ترانه های ایتالیائی و موسیقی کولیان اسپانیائی، در سالهای 1890-1900 تانگوی آرژانتینی به وجود آمد. این موسیقی که درآغاز برای همراهی رقص از آن استفاده می شد، در سال 1917 تبدیل به یک "ژانر" خاص گردید و کلام وشعر هم به آن افزوده شد. اشعاری با مضامین اجتماعی و عشقی. بدین ترتیب تانگو چشم به جهان گشود.
ساز "باندنئون" هم که در موردبه وجود آمدنش قصه های بسیاری نقل میشود، به کمک آن سوز دلی آمد که مهاجران نا امید می خواستند بیان کنند. سالهای باشکوه موسیقی تانگو را سالهای 1940 و 1950 یا سالهای رونق اقتصادی آرژانتین تشکیل می دهند که نه تنها به همه طبقات و گوشه وکنار آرژانتین رخنه کرد و جای بسیار بزرگی در دل مردم پیدا نمود، بلکه خوانندگانی چون "کارلوس گاردل" را به جهانیان شناساند. بعد ها بازهم کسانی چون "آستور پیاتچولا"، باندونئونیست به نام، اجراهای تازه "تانگوی" آرژانتینی را به سراسر جهان صادر کردند. امروزه، تانگو تبدیل به یک پدیده هویتی مهم برای آرژانتینی ها و سبکی برای بیان انتقادات اجتماعی و غم درون شده است.
"سزاریا اورا" و بیست سال هنرنمائی در صحنه های بین المللی
چند روزپیش آلبوم تازه "سزاریا اورا"، خواننده معروف اهل دماغه سبز یا Cap Vert که بیستمین سال حضورش در صحنه های بین المللی جشن می گیرد، به بازار آمد.در این آلبوم که "نا سنتیمنتو" نام دارد، خواننده ای که از محله فقیرنشینی برخاسته و به یاد آن زندگی همواره پا برهنه بر روی صحنه ظاهر می شود، 14 قطعه گنجانده است. دراین آلبوم نیز "سزاریا اورا" از ریتم های دماغه سبز و سبک خود دور نمی شود. در واقع پایداری در این سبک نتیجه شکستی است که یکی از آلبوم های او، به نام "مار آزول"، به دنبال داشت که در سال 1991 به بازار آمد و به آن طنین سبک های مدرن افزوده شده بود. این شکست بلافاصله با ترانه "سوداد"، ترانه ای بسیار سیاسی -اجتماعی که صحبت از کار اجباری اهالی دماغه سبز در مزارع کاکائو جزایر "سائو تومه" و "پرینسیپه" زیر فشارکشور استعمار کننده پرتغال می کند، جبران شد.
سزاریا اورا" درچارچوب دوره کنسرتهای جهانی خود، در روزهای 9 و 10 نوامبر در سالن "گران رکس" کنسرت می دهد.
راه ابریشم
30/01/201016:46 TU
23/01/201016:28 TU
16/01/201015:49 TU
09/01/201015:17 TU
04/01/201006:48 TU
26/12/200913:32 TU
19/12/200917:05 TU
05/12/200917:35 TU
28/11/200913:09 TU
28/11/200914:06 TU