به نظر نویسنده، اگر آمریکا از دیدار رهبر ناراضیان تبت، صرف نظر می کرد، از طرف چین بعنوان ضعف اوباما برداشت می شد و نشان می داد که این آمریکاست که به چین احتیاج دارد و نه برعکس.

همین نگاه در تحلیل فیگارو نیز از زبان یک کارشناس، بیان شده است که غرب را به عدم اتخاذ یک سیاست جدی در برابر چین متهم کرده و اظهار داشته است که برخورد دوگانه غرب بیشتر با نرمش و چابلوسی همراه بوده است تا یک واکنش جدی. به نظر او این رفتار به چین امتیاز داده و مذاکرات را عقیم کرده است.

لیبراسیون، با یادآوری اینکه از سال 1991 رؤسای جمهوری پیشین آمریکا، ازجمله جرج بوش، چند بار با دالائی لاما ملاقات کرده اند، می افزاید باراک اوباما با انجام این دیدار، به دیپلماسی سنتی آمریکا برگشته است.

لیبراسیون، همچنین عوامل تنش زا را دررابطۀ سیاسی آمریکا و چین، برشمرده است و از موضوع فروش اسلحه به تایوان، سانسور اینترنتی چین، مشکلات ارزی و نیز حمایت پکن از تهران و کره شمالی نام می برد.

فیگارو نیز ضمن اشاره به نگرانی دیپلمات ها از تغییر لحن و برخورد تند چین، یادآوری می کند که اکنون این کشور، جنگ سردی را از کاربرد ویروس در فضای اینترنتی و تحریم اقتصادی تا قدرت نمائی غیر مستقیم در پرونده هسته ای ایران خود را نشان می دهد. در این مقاله می خوانیم که پکن در برخوردهای خود تنها به دادن اخطار بی پشتوانه بسنده نمی کند بلکه اکنون، با تهدید به مانع تراشی در پروندۀ هسته ای ایران وارد عمل شده است.

لاکروا هم با تأکید بر تغییر رفتار چین، سیاست این کشور را تحریک کننده عنوان می کند و از قول یک متخصص روابط چین و آمریکا می نویسد، اگرچه دو کشور از نظر قدرت به وزن برابری نزدیک می شوند اما هنوز به این مرحله نرسیده ایم . این دو باید یاد بگیرند که یکدیگر را در نظر بگیرند و چین نباید این چنین پرخاشگری کند.

مقاله های لیبراسیون و فیگارو، با آمار و ارقامی در ارتباط با مبادلات بازرگانی چین و آمریکا و وضعیت اقتصادی چین، تکمیل می شود.

افغانستان و حملۀ نیروهای بین المللی به طالبان در جنوب افغانستان

"دومینیک باری" در اومانیته، در تیتر مطلب خود، این حمله را "بلوف ناتو" در مارجه خوانده است و بکارگیری نیروی نظامی ، پوشش وسیع مطبوعاتی و جنجال تبلیغاتی پیرامون آن را در انعکاس آنچه که وی عملیاتی معمولی در یک منطقه کوچک روستائی می داند، نامتناسب می بیند.

"دومینیک باری" ، از قول "احمد بهزاد" نماینده افغان می نویسد که این عملیات اهمیت سیاسی و سمبولیک داشته و هدفش تأثیر گذاری بر افکار عمومی کشورهائیست که نیروهای اصلی خارجی را در افغانستان تأمین می کنند.

"رنو ژیرار" گزارشگر فیگارو نیز تحلیلی در ارتباط با تأثیر همکاری آمریکا و پاکستان بر ثبات افغانستان دارد.

او با اشاره به عملیات مشترک اطلاعاتی آمریکا و پاکستان که منجر به دستگیری ملا برادر از رهبران نظامی طالبان شد، می نویسد که آرامش در افغانستان بدون کنترل طالبان در پاکستان ممکن نیست اما به نظر وی آنچه این امر را مشکل می کند اینست که پاکستان از حضورافغان های دست نشانده در این کشور، برای حفظ امنیت خود بهره می برد و از این حربه در مقابل تهاجمات احتمالی همسایگان هندی و افغان خود استفاده می کند. لذا آمریکا باید اولاً نگرانی این کشور را در مورد تهدید هند برطرف کند و دوماً پاکستان را قانع کند که فرقی بین طالبان افغان و پاکستانی نیست و ایندو با هم خطری برای پاکستان هستند.

لوموند نیز همین دیدگاه را در مقاله ای توضیح داده است. با این تفاوت که خبرنگار لوموند خوش بینانه تر معتقد است که همکاری آمریکا و پاکستان اثرات مثبتی برای پاکستان داشته و این کشور رابه این باور می رساند که پاکستان پایگاه رهبران طالبان افغان شده و پاکستانی ها هشیار شده اند که مجموعه طالبان تهدیدی برای امنیت آن هستند.

دادگاه تجدید نظر پاریس بار دیگر رسیدگی به پروندۀ مجید کاکاوند، شهروند ایرانی دستگیر شده در فرانسه را به تعویق انداخت

لوموند مطلب کوتاهی در ارتباط با این پرونده و نقش آن در تصمیم برای آزادی زندانیان خارجی در ایران، منتشر کرده است.

در این مقاله می خوانیم که بر اساس نتایج تحقیقات منتشر شده توسط گروهی از کارشناسان آمریکائی در 16 فوریه، ایرانیان خواهان آزادی تعدادی از شهروندان خود شده اند که بجرم ارتباط با شبکه قاچاق مواد مربوط به برنامه هسته ای ایران در کشورهای خارجی بازداشت شده اند. این گزارش از شش مورد نام برده است: مجید کاکاوند در پاریس، امیرحسین اردبیلی در آمریکا، حسین علی خوش نویساد در آمریکا، نصرت الله تاجیک در انگلیس، جمشید قاسمی در تایلند و امیرحسین صیرفی که ماه ژانویه در آلمان دستگیر شده است.

در دنباله مقاله می خوانیم که ایران در ماه اکتبر سال 2009 مسیحی از مقامات آمریکائی خواسته است تا یازده نفر از شهروندان این کشور را که بدون دلیل و نابجا در آمریکا دستگیر شده اند، آزاد کند.

حال که از ایران صحبت کردیم، یادآوری می کنیم که لاکروا در بخش خبرهای خارجی خود فشار بر روزنامه نگاران ایرانی و دستگیری وزندانی شدن تعدادی از آنها را به اتهام جاسوسی منعکس کرده است.

نگاهی به روزنامه های فرانسه

فرد سوم صحنه سیاسی انگلیس/ اندیشه فلسفی از یک حادثه طبیعی/ خبری که انعکاس نیافت!

"نیک کلگ" در مقابل دو نیروی کهنه، کارگر و محافظه کار ،حزب لیبرال را بعنوان نیروئی مطرح می کند که که با ایندو طرز تفکر بی اعتبار فرق دارد و می تواند جوانان و کسانی را که سابقاً درانتخابات شرکت نمی کردند، جذب کند.

25/04/201015:15 TU