اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
به قلم : فرید وهابی
تاریخ انتشار مقاله 09/10/2009 به روز شده 15/10/2009 17:50 TU
وقتی ترانه سرا می گوید:
"من با نماز عشق تو هشیار می شوم
"من با وضوی مهر تو بیدار می شوم
"در چشم های تست که من شعله می کشم
"از آه های تست که من غرق آتشم"...
این "من"، فاقد هرگونه فردیت و بعد واقعی است، درست همانطور که در شعر قدیم فارسی، "معشوق" یا "عاشق"، فردیت و شخصیت واقع گرایانه ندارند.
در این نوع ترانه های وطنی، باید به هر ترتیب از میهن تمجید و تعریف کرد و عشق و دلدادگی بی قید و شرط به آن را به رخ کشید. در این اشعار، نه وطن آن ایران واقعی است و نه راوی یک ایرانی امروزی.
با این وجود نباید فراموش کرد که در دورۀ مشروطه، اشعار وطنی از این شیوه پیروی نکردند.
کسانی مثل میرزاده عشقی یا ملک الشعرا بهار هرگاه از وطن گفته اند، بیشتر برای ابراز پریشانی های سیاسی و اجتماعی، یا تأسف خوردن از شرایط موجود بوده تا مدح و ستایش. به قول بهار:
"چه محنت ها کشیدی ایران،
"آه، به کام دل نرسیدی
"جز غم ندیدی ای ایران...
متأسفانه، بعد از مشروطه و به ویژه در دوران آخرین پادشاه پهلوی، این جریان شعری تقریباً خشکید و اشعار وطنی به مداحی و عرض اخلاص منحصر شد.
وطن و پختگی همایون شجریان
با این که وقایع سیاسی واجتماعی اخیر ایران نگاه ها را دوباره به ترانه های میهنی جلب کرد، اما "وطن" با صدای همایون شجریان، شعر سیاوش کسرایی و موسیقی سعید فرج پوری، آنچنان که باید، مورد عنایت و تقدیر قرار نگرفت.
ترانۀ ناسروده
پس از انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۸۸ و جنبشی که در پی آن ایران را فراگرفت، ناگهان موجی از سرودها و ترانه های میهنی در رسانه های فارسی زبان منتشر شد. برخی از آثار بسیار قدیمی و برخی دیگر که به سال های نخست انقلاب تعلق داشتند، دوباره سر زبان ها افتاد یا موسیقی متن تصاویری قرار گرفت که از طریق اینترنت، صحنه هایی از جنبش ایرانیان را به تمام دنیا نشان می داد.
کارهای تازه ای نیز با الهام از وقایع ایران ساخته شد که هیچیک چندان قابل توجه نبود.
تهیه کنندگان کلیپ ها نیز برای یافتن موسیقی درخور ومناسب با حرکت بزرگ جامعۀ ایران، به بسیاری از آثار موجود متوسل شدند، اما انگار در این میدان پرغوغا، یک اثر ارزنده از نگاه ها و توجه ها دور ماند.
شاید هیچ یک از سرودها یا ترانه هایی که در این ایام پرجنب و جوش مورد توجه قرار گرفت، به اندازۀ ترانۀ "وطن" همایون شجریان با شرایط اجتماعی و سیاسی مملکت همخوانی نداشته باشد. جالب اینجاست که این ترانه حداقل چندین ماه قبل از وقایع خرداد اخیر ساخته شده است.
با این وجود، فعالان جنبش ایران که همه جا در پی بهره گیری از عناصر "سبز" بودند، انگار شعر سیاوش کسرایی را درست گوش نکرده اند که در بند آخر می گوید:
"وطن! وطن! تو سبز جاودان بمان"...
گذشته از این خصوصیت شعر که فقط در شرایط کنونی معنا می گیرد باید گفت که شعر "وطن" سیاوش کسرایی، با موسیقی سعید فرج پوری و اجرای گروه دستان، می تواند برای همایون شجریان آغاز دوران پختگی محسوب شود.
او در تمام کارهایی که به طور مستقل، و نه به همراه پدر، خوانده است، تاکنون بخت اجرای اثر مهمی را به دست نیاورده بود. بخصوص کارهایی که محمد سریر برای او ساخته، استعداد و امکانات خواننده را سخت تلف کرده بود.
اینک به روشنی پیداست که همکاری همایون شجریان با یک آهنگساز دیگر، یعنی سعید فرج پوری، راه های تازه ای را پیش پای او گشوده است.
علاوه بر این، شعر "وطن" سیاوش کسرایی را باید به عنوان مثالی خوب، درست در نقطۀ مقابل ترانه های بی هویت وطنی قرار داد.
این شعر چنین شروع می شود:
"وطن! وطن! نظر فکن به من که من
"به هر کجا، غریبوار که زیر آسمان دیگری غنودهام
"همیشه با تو بودهام...
از همین بند نخست، فردیت راوی خود را نشان می دهد. به محض این که شاعر وطن را خطاب قرار می دهد و می گوید "به من نگاه کن"، هویتش از هویت شاعر سنتی فاصله می گیرد. در ادامۀ شعر نیز، شاعر همچنان با وطن خود درد دل می کند و می گوید:
"اگر که حال پرسیام، تو نیک میشناسیام"... و به این ترتیب، به تدریج تا پایان شعر، فردیت شاعر از خلال اشاراتی به سرگذشت یا به خصوصیات اخلاقی و ایمانی و عقیدتی او، بیشتر و بیشتر برجسته می شود.
به طور خلاصه، باید گفت که ترانۀ "وطن" با صدای همایون شجریان، علاوه بر این که یکی از بهترین آثار خوانندۀ جوان است، در میان ترانه های وطنی نیز کاری با شخصیت قوی و پررنگ محسوب می شود.
ترانۀ ناسروده
02/02/201014:33 TU
22/01/201015:11 TU
01/01/201017:26 TU
01/01/201016:05 TU
03/12/200918:48 TU
20/11/200914:50 TU
20/11/200912:32 TU
22/10/200916:38 TU
15/10/200916:26 TU