گفتگو ها
مطبوعات فرانسه
اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
تاریخ انتشار مقاله 01/12/2008 به روز شده 01/12/2008 14:10 TU
تحقیقات و جستجوی نظری روح الله خالقی و تجربه های عملی او در ارکستراسیون، در نهایت به آفرینش لحن و فضایی تازه در موسیقی ایران منتهی می شود.
خالقی، هماهنگ با زمانۀ خود، از حال صرفاً غنایی و گاه خمودۀ موسیقی سنتی فاصله می گیرد و به تدریج لحنی می سازد که می توان آن را لحن حماسی نامید.
روح الله خالقی در سال هایی زندگی می کند که ارزش های ملی، هم در فرهنگ ایران و هم در ایدئولوژی حکومتی قدرت می گیرد و البته نوعی ناسیونالیسم افراطی را هم گاه به عنوان زائده به دنبال می کشد.
همان طور که خالقی می نویسد: "از آغاز دورۀ مشروطه نوعی موسیقی به نام سرود معمول شده که به وزن مارش و دو ضربی است و با اشعار وطنی و اخلاقی همراه می باشد. هرچند کلمۀ سرود بسیار قدیمی است ولی در این نوع بخصوص موسیقی نیز معمول شده است"*.
خالقی، مثل معلم خود علینقی وزیری، این شیوه را ادامه می دهد و چندین سرود می سازد که بدون شک معروف ترین و مهم ترینش سرود ای ایران با شعر حسین گل گلاب است که امروزه فارغ از تصمیم رسمی یا بخشنامۀ دولتی، عملاً توسط مردم ایران به عنوان سرود ملی انتخاب شده است.
سرودهای دیگر ساختۀ خالقی، متأسفانه در دسترس نیستند. شاید دلایل سطحی سیاسی باعث شده که این سرودها امروزه قابل شنیدن نباشند. به عنوان مثال می توان از سرود دعای شاهنشاه با شعر فردوسی، سرود حزب مردم با شعر ابراهیم صهبا و یا سرود جمعیت شیروخورشید سرخ با شعر گل گلاب اشاره کرد.
اما اگر کار خالقی به همین سرودها محدود می شد، از آفرینش لحن حماسی سخن نمی گفتیم. او تلاش می کند تا به قول خود "تنوعی به موسیقی ایرانی" بدهد و مثال می زند که "علینقی وزیری نمونه های بسیار به دست داده و مخصوصاً یک نوع آن که بر روی غزل های قدما ساخته شده، جنبۀ توصیفی دارد"*.
شاید این "جنبۀ توصیفی" برای خالقی به همان معنای دور شدن از شعر غنایی باشد. هر چه هست، نمی توان تردید کرد که توجه و علاقۀ او اندک اندک به سوی اشعاری جلب شده که با فضای تغزلی سبک عراقی تفاوت دارند.
کاملاً پیداست که روح الله خالقی شیفتۀ رودکی بوده و شخصیت او را به عنوان شاعری که خود ساز می نواخته و می خوانده، دوست داشته است. نباید فراموش کرد که ترانۀ مشهور بوی جوی مولیان را خالقی از ابتدا "چنگ رودکی" نامیده بود.
شاید بتوان نتیجه گرفت که خالقی بیش از سبک عراقی، به شعر خراسانی علاقه نشان می دهد و این علاقه در کار آهنگسازی او نیزمنعکس می شود. بدین ترتیب اندک اندک، ملودی ها و به ویژه در ارکستراسیون های او، رنگ و فضایی شکل می گیرد که با لحن خراسانی، با دنیای رودکی، یا با شعر منوچهری بسیار هماهنگ است. حتی در یکی از شاهکارهای خالقی، یعنی می ناب، فضای موسیقی و البته اجرای شگفت آور بنان، به شعر، یعنی به غزل حافظ، لحنی حماسی می بخشند.
موسیقی سنتی ایران تا قبل از وزیری و خالقی، اسیر خماری و خمودگی بود و با سبک عراقی آسان تر جفت می شد. اما راهی که به لطف وزیری باز شد، به دست روح الله خالقی به اوج رفت و بدین ترتیب موسیقی ایرانی با بازیافتن روح شعر خراسانی به لحن حماسی تازه ای رسید.
فرید وهابی
*موسیقی ایرانی – نشرکتاب۱۳٦۴
همۀ عکس ها از سایت کانون هنری روح الله خالقی برداشته شده. با تشکر مجدد از گردانندگان محترم سایت
www.rakc.com
ترانۀ ناسروده
02/02/201014:33 TU
22/01/201015:11 TU
01/01/201017:26 TU
01/01/201016:05 TU
03/12/200918:48 TU
20/11/200914:50 TU
20/11/200912:32 TU
22/10/200916:38 TU
15/10/200917:49 TU
15/10/200916:26 TU