Rechercher
Choisir langue

languages /

 

موسیقی

قمر: نخستین فمینیست ایران؟

به قلم : فرید وهابی

تاریخ انتشار مقاله  06/08/2009 به روز شده  06/08/2009 14:46 TU

پنجاه سال از مرگ قمرالملوک وزیری می گذرد اما او همچنان جایگاه استثنایی خود را در تاریخ فرهنگ و هنر ایران حفظ کرده. جایگاهی که با لایه های متعدد افسانه ها و شایعات احاطه شده است.

قمرالملوک وزیری

زندگینامۀ قمر در منابع مختلف و البته با تفاوت هایی، بارها و بارها نوشته شده است. برای نمونه روایت دانشنامۀ ویکیپدیا را از زندگی او نقل می کنیم:

"قمرالملوک در تاکستان قزوین زاده شد. هنگام تولد پدر نداشت و در ۱۸ ماهگی مادرش هم مرد و از این زمان تحت سرپرستی مادربزرگش که روضه‌خوان زنانه حرم ناصرالدین شاه بود قرار گرفت. او در جایی گفته است: «من مدیون تربیت اولیهٔ خودم هستم. چرا که همان پامنبری کردن‌ها به من جرأت خوانندگی داد.»

"در جوانی پس از آشنائـی با استاد مرتضی نی‌داود با ردیف موسیقی ملی آشنا شد و راهش را برای کسب تجربیات از استادان دیگر هموار ساخت. کار پیشرفت قمر در مدتی کوتاه به آنجا رسید که کمپانی «هیز ماسترز ویس» به خاطر ضبط صدای او دستگاه صفحه پر کنی به تهران آورد. بعد از آن کمپانی «پولیفون» هم آمد. به گفته ساسان سپنتا ۲۰۰ صفحه از قمر ضبط شده است".

"قمر نخستین کنسرت خود را در سال ۱۳۰۳ برگزار کرد. روز بعد نظمیه از او تعهد گرفت که بی حجاب کنسرت ندهد. قمر عواید کنسرت را به امور خیریه اختصاص داد. قمر در سفر خراسان در مشهد کنسرت داد و عواید آن را صرف آرامگاه فردوسی نمود. در همدان در سال ۱۳۱۰ کنسرت داد و ترانه‌هایی از عارف خواند. وقتی نیرالدوله والی خراسان چند گلدان نقره به او هدیه کرد آن را به عارف پیشکش نمود. با این که عارف مورد غضب والی و دستگاه رضاشاه بود. در سال ۱۳۰۸ به نفع شیر و خورشید سرخ کنسرت داد و عواید آن به بچه‌های یتیم اختصاص داده شد".

<font size="2">قمر در اواخر عمر همراه با یاحقی</font>

قمر در اواخر عمر همراه با یاحقی

"گشایش رادیو در سال ۱۳۱۹ صدای قمر را به عموم مردم رساند. عارف قزوینی و ایرج‌میرزا و تیمورتاش وزیر دربار، شیفته او شده بودند. با این‌همه قمر از گردآوری زر و سیم پرهیز می‌‌کرد و درآمدهای بزرگ و هدایای گران را به فقرا و محتاجان می‌داد".

"قمرالملوک وزیری در شامگاه پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۳۸ در شمیران، بر اثر کسالت قلبی در خانه یکی از نزدیکانش درگذشت وی در گورستان ظهیرالدوله بین امام‌زاده قاسم و تجریش شمیران به خاک سپرده شد".

***

گذشته از صدای خوب و بسیار قوی، اکثر زندگینامه ها دو خصوصیت دیگر هم به قمر نسبت می دهند: بخشندگی و دست و دل باز بودن، و مدافع آزادی و حقوق زن بودن. گفته می شود که بعد از قرۃ العین، او نخستین زنی بوده که بدون حجاب در جمع مردان و درمحافل عمومی ظاهر شده است. خود او در این باره گفته است: 

<font size="2">سال های آخر گراند هتل</font>

سال های آخر گراند هتل

 "به من پیشنهاد شد که بی چادر در نمایش موزیکال گراند هتل حاضر شوم و این یک تهور و جسارت بزرگی لازم داشت... تصمیم گرفتم با وجود مخالفت ها این کار را بکنم و پیه کشته شدن را هم به تن خود بمالم. شب نمایش فرا رسید و بدون حجاب ظاهر شدم و هیچ حادثه ای هم رخ نداد... از آن به بعد گاه و بیگاه بی حجاب در نمایش ها شرکت می جستم و حدس می زنم از همان موقع فکر برداشتن حجاب در شرف تکوین بود"*.

قمرالملوک وزیری بیش از آنچه با فمینیست های امروزی قابل مقایسه باشد، یادآور زنانی است که در فرانسۀ قرن هجدهم به محافل درباری و اشرافی نزدیک بودند. اینان معمولاً اهل هنر و موسیقی و مجلس آرایی بودند و در عین حال، زندگی اجتماعی بسیار آزاد و به عقیدۀ برخی معاصرانشان، "بی قید وبند" داشتند.

<font size="2">شبیه مادموازل های برن و برلین...</font>

شبیه مادموازل های برن و برلین...

 

در مورد قمر، این نکته نیز مهم است که او هم زمان با انقلاب مشروطه به دنیا آمد و در دوره ای زیست که تجددخواهی و پیروی از اروپایی، لااقل نزد همۀ درس خواندگان و طبقات بالای جامعه، ویژگی های مثبتی به شمار می آمد و بی حجاب بودن قمر یا شیوۀ زندگی اش، می توانست نشانه ای ازپیشتاز بودن و روشنفکری تلقی شود.

وصف ظاهر و آرایش او از زبان ایرج میرزا که قمر را با مادموازل های اروپایی مقایسه می کند، فراموش نشدنی است:

"   از آن لطافت و آن پودر و پارفم و توالت      شبیه مادموازلهای برن و برلین بود

   "مثال خوشۀ خرما فراز نخل بلند     نموده جمع به سر گیسوان زرین بود

در آن شب معروف در منزل حاج امین الضرب، ایرج میرزا که سال های آخر عمر را می گذراند، از حضور قمر غرق در لذت و شگفتی شده بود. و می بینیم که قمر باز به شیوۀ اروپایی با ایرج دست و روبوسی می کند:

 مرا به مهر ببوسید و من خجل گشتم     که پیر بودم و رخسار من پر از چین بود

و بالاخره در پایان شب، ایرج میرزا با رندی همیشگی خود شاهد است که "جناب حاج امین با قمر به یک جا خفت".

این نوع رفتار اجتماعی، حتی امروزه هم در ایران به آسانی پذیرفته نمی شود. انگیزه های قمر هرچه بود، مبارزه برای حقوق زن یا میل به آزادی فردی یا صرفاً خوش گذرانی، واقعیت این است که در سال های بعد از مشروطه، مرام و شیوۀ زندگی او سرمشق قرار گرفت و به بسیاری زنان شهامت مستقل بودن و آزاد بودن را هدیه کرد.

تصنیف مرغ سحر - قمر

06/08/2009

 

* برگرفته از سایت فرهنگسرا

ترانۀ ناسروده

ترانۀ ناسروده

دلکش

رشد ناقص واقع گرایی

واقع گرایی در ترانه سرایی ایران هیچگاه حضوری پیوسته نداشته و فقط گهگاه، به شکلی ناقص و رشد نیافته، خود را نشان داده است

02/02/201014:33 TU

ترانۀ ناسروده

ویکتور خارا

آوازهای آمریکای لاتین: ویکتور خارا

در سال های اخیر، خاطرۀ ویکتور خارا تا اندازۀ زیادی فراموش شده بود، اما نام او و برخی آثارش دوباره به رسانه های غربی بازمی گردد.

22/01/201015:11 TU

ترانۀ ناسروده

گروه کیلاپایون

آوازهای آمریکای لاتین: گروه کیلاپایون

سرود "برپا خیز، از جا کن، بنای کاخ دشمن" که در ایران، در نخستین روزهای بعد از انقلاب باب شد، یکی از معروف ترین آثار گروه کیلاپایون است

01/01/201017:26 TU

ترانۀ ناسروده

آتاهوالپا یوپانکی

آوازهای آمریکای لاتین: آتاهوالپا یوپانکی

آتاهوالپا یوپانکی علاوه بر این که شاعری درجه اول به حساب می آید، در نواختن گیتار نیز به مرتبه ای عالی رسیده است.

01/01/201016:05 TU

ترانۀ ناسروده

ویولتا پارا

آوازهای آمریکای لاتین: ویولتا پارا

خانم ویولتا پارا که حدود چهل سال پیش از دنیا رفت، یکی از مهم ترین چهره های ترانه سرایی مدرن آمریکای لاتین محسوب می شود.

03/12/200918:48 TU

ترانۀ ناسروده

مرسدس سوسا

آوازهای آمریکای لاتین: مرسدس سوسا

مرسدس سوسا، خوانندۀ بزرگ آرژانتینی که حدود دو ماه قبل از دنیا رفت، "صدای آمریکای لاتین"، "بانوی بزرگ آرژانتین" و "صدای آزادی" لقب گرفته بود.

20/11/200914:50 TU

ترانۀ ناسروده

ملک الشعرا بهار

ملک الشعرا بهار و تصنیف سازی

چگونه است که ملک الشعرا بهار به عنوان یک شخصیت فرهنگی و اجتماعی درجه اول، از ترانه سرایی پروایی نداشته، اما در دهه های بعد، تصنیف سازی جایگاه و جدیت خود را از دست می دهد؟

20/11/200912:32 TU

ترانۀ ناسروده

داریوش اقبالی

"وطن" از زبان داریوش

در میان خوانندگان پاپ، داریوش اقبالی بیشتر از بقیه به سراغ مضامین اجتماعی و سیاسی رفته و ترانه های "وطنی" متعددی اجرا کرده که اکثر آنها لحنی سیاه دارند.

22/10/200916:38 TU

ترانۀ ناسروده

همایون شجریان

حرفی تازه در بارۀ "وطن"

اکثر ترانه هایی که در بارۀ "وطن" سروده شده اند به مدح اغراق آمیز ایران و یا ابراز عشق به میهن اکتفا می کنند. اما اجرای شعر "وطن" سیاوش کسرایی توسط همایون شجریان، یکی از استثناهای بسیار زیباست.

15/10/200917:49 TU

ترانۀ ناسروده

درویش خان

سروده هایی برای وطن

سخن گفتن از وطن می تواند لحن ها و شیوه های گوناگون داشته باشد. نالیدن از دوری از وطن، یا فراخواندن برای ساختن وطن یا ستایش زیبایی های وطن، همگی اشعار وطنی به حساب می آیند.

15/10/200916:26 TU