اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
به قلم : شهلا رستمی
تاریخ انتشار مقاله 19/12/2009 به روز شده 19/12/2009 17:09 TU
درآستانه جشن های کریسمس و سال نوی مسیحی طبیعتأ به شمار برنامه های موسیقی، رقص و نمایش در فرانسه افزوده شده هر گروه سنی خواهد توانست از میان شمار بسیار بالای برنامه های ارائه شده یکی را برگزیند. در این روزها، در زمینه سینما، طبیعتأ آخرین فیلم "جیمز کامرون"، شمار بسیاری را به سینما ها کشانده تا جائی که برخی از مجموعه ها، دو سالن خود را هم زمان به نمایش فیلم "آواتار" اختصاص داده اند.
یازده سال پس از"تایتانیک"، یازده اسکاری که ربود و دو میلیارد دلاردرآمدی که به دنبال داشت، "جیمز کامرون" با "آواتار" (تصویر مجازی ومشابه) برگ دیگری را رو می کند که 300 میلیون دلارهزینه برداشته است.
هدف این گرانترین فیلم تاریخ سینما، فیلمی سه بعدی که شماری اندک از سینما ها می توانند نمایشش دهند، دور کردن طرفداران داونلود فیلم و تماشای آن بر روی اینترنت، از کامپیوتر هایشان و کشاندن آنها به سالن سینماعنوان شده است.
"جیمز کامرون"، دراین فیلم، با استفاده ازتکنیک مدرن "کپچرپرفورمانس" یا قراردادن هزاران الکترود برروی صورت هنرپیشگان واقعی ومنتقل کردن حرکات وحالات آنها به کامپیوتر، نقطه عطفی درتاریخ تکنولوژی سینما به وجود می آورد. این فیلم حاصل رفت و آمد بین هنرپیشگان واقعی از جمله "سیگورنی ویور" و شخصیتی که با حرکات او برای دنیای مجازی ساخته شده است میباشد."سیگورنی ویور" که تجربه طولانی در ایفای اینگونه نقش ها دارد و نقشش را در "الاین" یا "خارجی" فراموش نکرده ایم.
سناریوی فیلم چندان تازگی ندارد، دیالوگ ها و انتریگ فیلم هم کاملا با کد های کلیشه ای بخش بزرگی از سینمای تجاری آمریکا ، همخوانی پیدا می کند. از سوی دیگر، این فیلم، فیلم هائی چون" آپوکالیپس" (آخر زمان) را به یاد می آورد که ایده اصلی اش انتقاد از نیروی تخریبی گسترده آمریکا بود که در عین قدرت، در برابر اراده ای راسخ ملت های متحد و در عین حال کوچک ،ناتوان ماند.
داستان در سال 2154 می گذرد و زمین با کمبود انرژی شدیدی روبروست و سرنوشتش به یک ماده معدنی گره خورده که بسیار نادر است. در سفری به سیاره "پاندورا"، برای دستیابی به این عنصر حیاتی و کمیاب، جنگ سالاران، راه تخریب، اتش زدن و کشتار رابر می گزینند و موجوداتی را مورد حمله قرار می دهند که حاصل جفت گیریهای غریب هستند و رابطه ای تنگاتنگ با طبیعت دارند. و گرچه برخی از فضاها و گیاهان ما را به یاد تابلوی هنرمندانی چون "دوانیه روسو" و یا "ژروم بوش"می اندازند، جنگ سالاران بدون وسواس و اخلاق، بیشتر جنگ عراق، و پیش از آن ویتنام و دیگر جنگهای بیهوده و نابود کننده طبعیت و تمدن ها را به یاد می آورند. و فیلم"آواتار"، با همه شگرد های تکنیکی چشمگیرخود، جز برای شماری جوان و شاید آمریکائی ها، در رساندن پیام خود ناتوان می ماند. در حالی که "مایکل مور" علیرغم غلو کردن ها و دادن اطلاعات تقریبی، با ماجرا سازی، بسیار بهتر و کم خرج تر پیام خود را می رساند. حال اگر 2:40 ساعت وقت دارید و از سبک "جیمز کامرون" هم خوشتان می آید به دیدن این فیلم بروید. اگر هم نرفتید چیزی را از دست نداده اید.
حال که در دنیای سه بعدی هستیم گفتنی است که سینماتک فرانسه مروری بر آثار سه بعدی در تاریخ سینما می کند. چون می دانیم که در سال 1935 ، "لوئی لومییر" یک ورژن بعد دار وبرجسته از فیلم "ورود قطار به ایستگاه سیوتا" را ساخته بود. با این حال شمار چشمگیری از فیلم های سه بعدی در آغاز سال 1950 در" هالی وود" پدیدار شدند. در میان بهترین های آنها، می توان "مردی با ماسک مومی" (1953) ساخته "آندره دو توت" را نام برد که در آن صحنه رقصی از "فرنچ کان کان" را می بینیم. سال بعد نیز "جک آرنولد" فیلم " جانور عجیب دریاچه" را ساخت که زیباترین صحنه های زیر آبی سینما را در خود داشت.
در سال 1954، "آلفرد هیچکاک " با ظرافت با پدیده سه بعدی برخورد کرد و در فیلم "ام را نشانه قتل بگیر" از این تکنیک برای وارد کردن بیشتر تماشاگر در جزئیات قتلی که در حال انجام بود و دست "گریس کلی" هنرپیشه اصلی، که به سوی تماشاچیان دراز می شد، استفاده نمود. پس از آن این تکنیک به فراموشی سپرده شد. در سال 1980 بازهم شاهد بازگشت شماری فیلم بودیم که برای دیدنشان می بایستی عینک مخصوص بزنیم. از جمله در "دندان کوسه 3" ازاین تکنیک برای بیشتر ترساندن تماشاگران استفاده شد.
در واقع هربار استودیو های فیلمبرداری خود را در خطر یک پدیده نو می دیدند، از این فن استفاده می کردند. در سالهای 50 تلویزیون را خطری برای خود می دیدند، در سالهای 80 ، کاست ویدئو را و امروز اینترنت را رقیب خود می دانند. ولی هیچکدام به پیش رفتگی "آواتار" نبودند.
"گربه های ایرانی" به پاریس می رسد
فیلم "کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد" آخرین فیلم بهمن قبادی، پس از شرکت در شماری فستیوال و ربودن سه جایزه، جایزه بهترین فیلمبرداری از ژوری بزرگ، جایزه "نتپاک" یا "شبکه توسعه فیلم های آسیائی" و "اف.آی. سی.سی" یا جایزه "فدراسیون بین المللی سینه کلوب ها" در فستیوال "شبهای سیاه" شهر تالین، پایتخت استونی، از روز 23 دسامبر به روی پرده سینماهای فرانسه می آید. فیلمی که پیش از نمایشش از نقدهای بسیارخوب برخوردار بود و به احتمال زیاد به موفقیت شایانی هم در سینما دست خواهد یافت.
دراین فیلم بهمن قبادی، برنده " دوربین طلائی فستیوال کن در سال 2000، به خوبی ازخواسته های جوانان ایران، موسیقی های مورد نظر آن ها و خطرهائی که برای اجرای این موسیقی "زیر زمینی" به جان می خرند صحبت می کند. او از اشعار و ریتم موسیقی برای دادن ضرباهنگ مناسب به فیلم استفاده می کند.
بهمن قبادی همچنین با نشان دادن تصاویر بسیار سریع از تهران، محله های آن، مشاغل و وضع زندگی مردم، بدون نیاز به سخن و تشریح، درکی بسیار جامع از این کلان شهر می دهد.
همزمان با آغاز نمایش فیلم"کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد" یعنی روز 23 دسامبر، بزرگداشتی از این سینما گر، با نمایش همه فیلم های او در"فیلموتک" پاریس به مدت دو هفته، انجام خواهد گرفت. گفتنی است که در روز 26 دسامبر بهمن قبادی در سالن سینما حضور خواهد یافت و در موردفیلم هایش سخن خواهد گفت.
پیش از آغاز نمایش فیلم "کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد" و نظر به اینکه به خواست بهمن قبادی از چندی پیش این فیلم به رایگان در اختیار ایرانیان در ایران قرار داده شده در آغاز مصاحبه از او پرسیدم چرا این تصمیم را گرفته است؟
"تترو" و بازگشت "کوپولا" پس از ده سال غیبت
آخرین فیلم "فرانسیس فورد کوپولا"، کارگردان آمریکائی، "تترو" که پس از پذیرفته نشدن در بخش مسابقه ای و به منظور دهن کجی به روسای "کن"، فیلمش را به بخش "پانزده کارگردانان" سپرد، به روی پرده سینما ها آمد.
"تترو"، فیلمی است بسیار شخصی که پس از فیلم بسیار شخصی دیگر "کوپولا" "مرد بدون سن" ساخته می شود. منتها این کارگردان بزرگ که توانسته با سرمایه ای که فیلم های بسیار موفقش چون "پدر خوانده" برایش به ارمغان آورده، فیلم هائی را بسازد که دلش می خواهد، به ساختن فیلم هائی رو می آورد که می بایست 25 سال پیش می ساخت. دراین فیلم سیاه وسفید که فیلم برداری بسیار خوبش، فیلم های "اورسن ولز را به یاد می آورد، دو برادر با گذشته خود روبرو می شوند. در عین حال تکنیک استفاده از بخش های رنگی برای به یاد آوردن خاطرات هم چندان نو نیست و شاگردان "کوپولا" خود به کرات از آن استفاده کرده اند. شاید خیلی هم بی مورد نبوده که فیلم "کوپولا" در بخش مسابقه ای فستیوال کن گنجانده نشد.
دو خبر کوتاه از دنیای سینما
دوسال پس از ربودن جایزه اسکار برای بازی در فیلم "زندگی صورتی"، "ماریون کوتیار"، هنرپیشه فرانسوی، که در نقش "ادیت پیاف" خواننده اسطوره ای فرانسه غوغاکرد، نامزد جوایز "گلدن گلوب" ، در بخش بهترین بازیگر زن در یک کمدی و یا کمدی موزیکال ، برای بازی در فیلم "نه" ساخته "راب مارشال" شده است. رقبای او برای ربودن این جایزه "مریل استریپ"، "جولیا رابرترز" و "ساندرا بولاک" هستند.
خبر رسید که آخرین فیلم "رمان پولانسکی"، کارگردان فرانسوی لهستانی تبار، که هم اکنون با گشوده شدن پرونده رابطه جنسی اش با یک دختر سیزده ساله در سال 1978 در آمریکا، در خانه اش در سویس ،تحت نظارت قرار دارد ، اولین نمایش جهانی خود را در فستیوال فیلم برلن خواهد داشت. این فستیوال از روز 11 تا 21 فوریه دراین شهر برگزار می شود.
"شهر قصه" فرانسوی
نظر به نزدیکی جشن های کریسمس و سال نو، در میان برنامه های بسیاری که میتوانند برای خانواده ها جالب باشند، می توان یکی دو برنامه را بر شمرد.
یکی از آنها بر پایه "قصه موسیقیائی" "پییر و گرگ" اثر "پروکفیف" آهنگساز روسی ساخته شده است که به هشت ساز شخصیت می دهد و از ورای هر کدام یک حیوان را ترسیم می کند. این اثر که در سال 1936 ساخته شد و از آن پس کماکان اجرا می شود، توسط گروه نمایش تآتر "کمدیا" متشکل از چند رقصنده و آکروبات باز ونیز موزیسین، به روی صحنه آورده شده است. هدف این نمایش در واقع تآتری کردن موسیقی است و از این رو به "قصه موسیقیائی" پروکفیف، بخش هائی هم از قطعه "کارناوال حیوانات" اثر "سن سانس" افزوده شده که کاملأ با بخش دیگر همخوانی پیدا می کند. و نظر به این که هر کدام از شخصیت ها نقش یک حیوان را آنهم همراه با یک ساز خاص ایفا می کند، تماشاگر ایرانی را به یاد نمایش معروف "شهر قصه" می اندازد. نمایشی برای همگان.
سیرک "پکن"
هر دوسال یکبار، سیرک "پکن" همراه با آکروبات ها و تکنیک خارق العاده شان در محل سیرک "فنیکس" در پاریس به اجرای برنامه می پردازد. این سیرک همراه با 50 هنرمند، تا روز 10 ژانویه 2010 ، نمایش تازه خود ، "لی یا، دختر امپراطور" را به علاقمندان سیرک و به ویژه سیرک چینی ارائه می دارد.
سینما "رکس"
هر از گاه ما در این برنامه از بزرگترین و خاص ترین سینمای اروپا، سینما "رکس" ، که در سال 1932 ساخته شد، صحبت کرده ایم.
باز هم به مناسبت تعطیلات کریسمس، این سینما در برنامه " ستاره های رکس"، علاقمندان به هنر هفتم را با شگرد ها و چگونگی ساختن یک فیلم آشنا می کند.
در دیداری دوساعته و "اینتراکتیو"، کوچک و بزرگ کاملأ در جو آنچه پشت پرده سینما می گذرد قرار می گیرند. البته می توان فیلم های تازه را هم که اکثرآ برای کودکان و جوانان هستند، بر روی اکران بزرگ این سینما تماشا کرد.
http://clients.pixelligence.com/rex/main.html
"پنیش اپرا" (کشتی اپرا) و برنامه هایش
از سال 1982، به ابتکار شماری علاقمند به دیدن کنسرت، کمدی موزیکال و اپرا های سبک، "پنیش اپرا" (کشتی اپرا) به وجود آمد که هدفش اجرای برنامه ها در چند کشتی لنگر گرفته در ساحل رود خانه سن، در محله نوزدهم پاریس بود. البته طی این سالها، "پنیش اپرا" (کشتی اپرا) در مسیر رودخانه سن در مکانهای دیگر هم لنگر انداخته برنامه های خود را به علاقمندان ارائه کرده است و از حرکت به سوی افق های دیگر هم ابائی ندارد.
درحال حاضر "پنیش اپرا" یک نمایش پر ازموسیقی، رقص و شاد را به نام "یک ستاره و من" تا روز 30 دسامبر به روی صحنه می آورد که بزرگداشتی است از "جودی گارلند" هنرپیشه کمدی موزیکال های به نام آمریکائی که در سال 1935 در سیزده سالگی اولین نقش کوچک خود را در سینما ایفا کرد و در سال 1939 با بازی در فیلم بسیار جذاب "جاودگر آز" به قله معروفیت دست یافت.
در این نمایش که اشاره ای به زندگی "جودی گارلند" می کند، ترانه های برگرفته از کمدی موزیکال های او، ترانه هائی که سالها پخش میشدند و هنوز هم به گوش شماری آشنا می آیند، از جمله "آنسوی رنگین کمان"، اجرا می گردد.
la Péniche Opéra
Face au 46, quai de Loire, Paris 19e
راه ابریشم
30/01/201016:46 TU
23/01/201016:28 TU
16/01/201015:49 TU
09/01/201015:17 TU
04/01/201006:48 TU
26/12/200913:32 TU
05/12/200917:35 TU
28/11/200913:09 TU
28/11/200914:06 TU