اخبار
پیش از این در خبر ها
افغانستان
به قلم : عزیز رویش، نویسنده و پژوهشگر سیاسی
تاریخ انتشار مقاله 26/01/2010 به روز شده 26/01/2010 13:57 TU
حکومت افغانستان طرح مصالحه با طالبان را در دستور کار این کنفرانس پیشنهاد کرده و از آن به عنوان اولویت فوری افغانستان دفاع می کند.
جامعهی مدنی افغانستان بیشتر بر ایجاد ضمانتهایی برای ایجاد حکومتداری خوب، تحقق ارزشهای دموکراتیک، اجرای برنامهی عدالت انتقالی، مبارزه با فساد اداری و محو تولید و قاچاق مواد مخدر تأکید دارد که طرح مذاکره و مصالحه با مخالفین مسلح دولت افغانستان نیز یکی از اجزای آن به شمار میرود.
آنچه از اظهارات و مواضع رسمی دیپلوماتهای بینالمللی بر میآید این است که جامعهی جهانی نیز علاوه بر حمایت از انتظارات جامعهی مدنی افغانستان بر شفافیت مصرف کمکهای اقتصادی و بر مسئولیت پذیری بیشتر نیروهای امنیتی افغانستان در امر تأمین امنیت و مقابله با شورشیان مسلح تاکید میکند.
اخیراً حکومت بریتانیا از واگذاری صلاحیتهای بیشتر به والیان سخن گفته است که شاید این نکته نیز در کنفرانس لندن به بحث جدی گرفته شود. حکومت افغانستان در واکنش اولیهی خود با این طرح شدیداً مخالفت نشان داده و آن را مایهی تضعیف حکومت مرکزی و سوق دادن افغانستان به نوعی ملوکالطوایفی قلمداد کرده است.
قراین موجود نشان میدهد که حکومت افغانستان در مذاکرات لندن با فشارهای زیادی مواجه خواهد بود. این حکومت از مدتهایی بدینسو با انتقادات شدید جامعهی بینالمللی مواجه بوده و مخصوصاً مناسبات دیپلوماتیک آن با ایالات متحدهی امریکا و انگلیس تیره بوده است. شایبهی تقلب و تخلفات گسترده در انتخابات ریاست جمهوری هنوز بر کام حکومت افغانستان تلخی خود را حفظ کرده است. رد شدن وزرای پیشنهادی آقای کرزی توسط پارلمان نیز بر اعتبار ملی و بینالمللی این حکومت شدیداً آسیب رسانده است. هنوز هم نشانه ای وجود ندارد که این حکومت بتواند از اقدامات موثر خود در مبارزه با فساد اداری و یا مقابله با تولید و قاچاق مواد مخدر قاطعانه سخن بگوید. حملهی اخیر طالبان بر پایتخت کارایی نیروهای امنیتی این کشور را نیز به شدت زیر سوال برده است. همهی این موارد موقف حکومت افغانستان را در کنفرانس لندن تضعیف میکند و مدیریت سیاسی آقای کرزی را با چالش خطیری مواجه میسازد.
به نظر میرسد اصرار حکومت افغانستان بر مصالحه با طالبان گوشهای از تلاش این حکومت برای تغییر دادن مسیر بحث و گفت و گو در لندن است. این حکومت میخواهد بگوید که مشکل اصلی این است که طالبان با دولت مخالفت دارند و مصروفیتهایی که این گروه برای دولت خلق میکنند فرصت برای انجام هر کار دیگر را سلب میکند. از جانب دیگر دولت افغانستان تلاش میکند بگوید که ادامهی مخالفت طالبان باعث شده است که عملیات نیروهای بینالمللی نیز تشدید شود و این امر باعث نارضایتی بیشتر مردم و سوق دادن آنان به سوی حمایت از طالبان شده است.
سوال عمده این است که آیا طرح مذاکره با طالبان از سوی حکومت افغانستان به خوبی تنظیم شده است؟ و آیا این طرح میتواند به سوالات بزرگی که در برابر آن قرار میگیرد پاسخ گوید؟
از اظهارات حکومت افغانستان بر می آید که طرح مصالحه با طالبان دو بخش عمده دارد: یکی حذف اسم رهبران طالبان از لست سیاه تروریسم و دیگری ایجاد زمینهی اشتغال برای طالبانی که دست از جنگ بر میدارند و به زندگی ملکی بر میگردند. آقای کرزی ادعا میکند که برای اجرای این طرح حمایت قدرتهای بینالمللی را نیز جلب کرده است.
اما، آیا واقعاً این طرح حمایت بینالمللی را با خود دارد؟ مثلاً آیا ممکن است جامعهی بینالمللی کسانی را از لست سیاه تروریسم حذف کند که تا کنون به اتهام جنایات ضدبشری هدف عمدهی عملیاتهای بینالمللی بوده اند و تا کنون هیچ نشانهای از روگردانی آنان از اعمال و حرکات تروریستی نیز به ملاحظه نرسیده است؟ ظاهراً حملهی روز دوشنبه در صد متری ارگ ریاست جمهوری به طور تلویحی واکنش طالبان را به این درخواست حکومت آقای کرزی نشان داد.
جزء دوم طرح آقای کرزی نیز با سوالات زیادی مواجه است. در این طرح اولاً گفته نشده است که مخاطب حکومت افغانستان کدام بخش از طالبان است و ثانیاً گفته نشده است که این طرح چگونه میتواند در یک پروسهی طولانی به ایجاد صلح و امنیت در افغانستان منجر شود.
طالبان بدون شک یک گروه منسجم و سازمان یافته به معنای مرسوم کلمه نیستند. مخالفتهای این گروه نیز در ردههای مختلف دستهبندی میشود:
یک دسته که بدنهی اصلی رهبری طالبان را تشکیل میدهند و در پیوند نزدیک با القاعده عمل میکنند، با حکومت افغانستان مخالفت ایدئولوژیک دارند. این دسته حکومت افغانستان را دست نشاندهی "کفار" دانسته و قانون اساسی افغانستان را ضد شریعت اعلام میکنند. خواست این دسته به طور آشکار تغییر قانون اساسی افغانستان و ایجاد حکومت مبتنی بر شریعت طالبانی در افغانستان است. اصرار این دستهی طالبان بر خروج نیروهای بینالمللی نیز به دلیل آن است که نیروهای بینالمللی را مانع رسیدن خود به این خواست تلقی میکنند.
دستهی دوم طالبان که با انگیزههای قدرتطلبانه مخالفت میکنند، خواهان مشارکت و سهم بیشتر در حکومت اند. همین حالا نیز گروه کثیر این دسته در حکومت سهم دارند و از قدرت و نفوذ فوقالعادهای نیز در سیاست و حکومت برخوردارند. اگر احیاناً کسانی از این جمع بیرون باشند حد اقل در عملیاتهای شدید بر علیه حکومت و نیروهای بینالمللی نقش عمدهای ندارند و جلب و جذب شان در صف حکومت گرهی از کار باز نمیکند.
دستهی سوم آن عده ماجراجویان و قطاعالطریقانی اند که همیشه و در هر حالت از زمینههای بیثباتی و ناامنی سود میجویند. به نظر نمیرسد که این دسته با ایجاد زمینهی کار و اشتغال که توسط حکومت افغانستان وعده داده میشود از حرکات و رفتارهای ماجراجویانهی خود دست بردارند. اینها به هر حال، به دنبال معیشت «حلال» و «مشروع» نیستند که حکومت افغانستان بتواند برای شان مددی خلق کند.
دستهی چهارم آن عده کسانی اند که به دلیل نارضایتی از کارکرد ارگانهای حکومتی و ضعف و فساد اداری به مخالفت روی آورده اند. ظاهراً حکومت افغانستان بیشترین توجه خود را در طرح مصالحه به همین دسته معطوف داشته است. با توجه به ساختار قبیلوی افغانستان که به طور طبیعی مساعد فرهنگ و رویکردهای میلیتاریستی و جنگسالارانه است، و با توجه به ضعف و فساد ارگانهای حکومتی افغانستان، آیا ایجاد زمینهی اشتغال و یا تقسیم پول و سهولت های معیشتی برای افرادی خاص میتواند بر مخالفت و جنگ و ناامنی نقطهی پایان بگذارد؟ آیا جذب کردن ده هزار نفر از این دسته به معنای آن نیست که صد هزار دیگر باز هم تشویق شونداز این مدرک برای خود در جستجوی معیشت و زندگی باشند؟
بنابراین، حکومت افغانستان نه تنها از طرح مصالحهی خود با قدرت و شفافیت قادر به دفاع نخواهد بود که سوالهای عمدهی جامعهی بینالمللی برای مسئولیتپذیریهای بیشتر را نیز بدون پاسخ خواهد گذاشت.
نکتهی مهم دیگری نیز که حکومت افغانستان اکثراً بدان پاسخ نمیگوید این است که چرا هرگونه طرح مذاکره و مصالحه با طالبان از حلقهای خاص و آنهم به طور پنهانی تعقیب میشود؟ تا کنون هیچ یک از اقدامات صلحطلبانهی حکومت افغانستان به یک بحث شفاف و گستردهی ملی تبدیل نشده است. پارلمان افغانستان از این اقدامات بیخبر است. جامعهی مدنی افغانستان از این اقدامات هیچ چیزی نمیداند. با چنین رویکردی، آیا میشود انتظار داشت که مهمترین مسألهی ملی افغانستان بتواند از حمایت جدی ملی و بینالمللی برخوردار شود؟
کنفرانس لندن به هر حال شانس دیگری برای حکومت افغانستان فراهم ساخته است که بتواند وجهه و اعتبار شکستخورده و آسیبدیدهی خود را در انظار عمومی ترمیم و بازسازی کند. مدیریت سیاسی آقای کرزی نیز در این کنفرانس با آزمون جدی مواجه شده است. اگر حکومت افغانستان نتواند از کنفرانس لندن با دستی پر برگردد، به نظر نمیرسد که چنین فرصتی را در آینده بار دیگر بدست آورد. شکست حکومت آقای کرزی در کنفرانس لندن، اعتبار و وجههی آن را هر چه بیشتر خدشهدار خواهد ساخت.
مقالات ویژه
06/02/201015:28 TU
27/01/201011:29 TU
28/01/201013:07 TU
03/01/201007:26 TU
چارلز داروین، متولد 1809 دیدگاه ما را از انسان و جایگاهش در عالم، برای همیشه دگرگون کرده است. صد و پنجاه سال پس از انتشار کتابش منشاء انواع تئوری تحول او، بنیان علم زیست شناسی باقی مانده است.
08/01/201017:12 TU
چارلز داروین در سن پنجاه سالگی با انتشار کتاب" تئوری انواع" انقلابی در علم بیولوژی و نگاه انسان به جایگاهش در جهان ایجاد کرد، نوۀ اراسموس داروین، پزشک و اندیشمند انگلیسی و فرزند رابرت وارینگ داروین، پزشکی صاحب نام بود.
08/01/201017:12 TU
02/01/201017:35 TU
28/12/200913:47 TU
18/12/200910:36 TU